لطیفه‌هاي ريزه ميزه
وقت وب گردی که میشه هیچ کجا ایران وب نمیشه
ایران وب رقابت نمی کند ؛ رقابت می آفریند

آن قدیم ترها که ما بچه بودیم یک برنامه تلویزیونی بود که شعرش این بود: بازی خوبه، چه جورش؟ نه بی‌نمک نه شورش! حالا گل‌آقا هم به این نتیجه رسیده که لطیفه ریزه میزه‌اش خوب است و مجموعه‌ای از لطیفه‌های نخودی را برای بچه‌ها چاپ کرده. این لطیفه‌ ها را هادی بنایی ترجمه کرده و ناصر پاکشیر برایش تصویر کشیده. روي جلدش هم كار علي رادمند است. اینجا نمونه‌هایش را ببینید بعد هم بروید بخرید.

 

راهی برای بودن

مردی به همکارش گفت: من هروقت به خانه می‌روم فورا جلو تلویزیون می‌ایستم.

همکارش پرسید: برای چی؟

مرد جواب داد: برای این که بچ‌ها بفهمند من به خانه آمده‌ام.

 

مهمان نوازی

پسرک دیروقت به منزل آمد و به مادرش گفت: رفته بودم منزل همسایه‌مان‌، خانم مولر.

مادر: مزاحمشان که نشدی؟

پسرک: نه برعکس، وقتی که خانم مولر مرا دید گفت فقط تو را کم داشتیم!

 

کارکرد خوب

مادر می‌خواست پارچه‌ای را ببرد. داد کشید: قیچی خیلی کند شده‌، حتی پارچه را هم نمی‌برد.

پسرش جواب داد: من که سر در نمی‌آورم. الان که با آن حلبی می‌بریدم خیلی خوب کار می‌کرد!

 

آدم باسواد

مشتری: دوتا بلیت برای امشب.

مسوول گیشه: برای رومئو و ژولیت؟

مشتری: نه! برای من و همسرم

منبع : مجله گل آقا

www.golagha.ir


گردنبند بسیار زیبا نقره به همراه آب زمزم و آیت الکرسی

امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه


Top Blog
وبلاگ برتر در تاپ بلاگر

اوکسین ادز معتبرترین و بزرگترین سیستم کسب درآمد وبمسترها

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: پنج شنبه 22 ارديبهشت 1390برچسب:لطیفه‌هاي ريزه ميزه,
ارسال توسط محمد رضا
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی